مهرادم ، عشقممهرادم ، عشقم، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

ماهدونه ی مامان و باباش

همه زندگیم...

1394/6/9 14:50
نویسنده : مامان مهتاب
600 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرکم عسلکم

خیلی وقته نیومدم سر بزنم به وبلاگت آخه خیلی سرگرم شما هستم چه سرگرمی شیرینییییی واقعامحبت

الانم خوابی از فرصت سو استفاده کردم اومدم چندتا عکس بذارم ازت

از اخلاقات بگم که حسابی شیرین شدی کم کم داری مارو میشناسی و غزیبه میبینی بغض میکنی.... هرچی ما میگیم و باهات حرف میزنیم میخندی...خوابت نسبت به نوزادای دیگه خیلی کمه! شب ساعت 12 میخولبی صبح با باباییت ساعت 7 بیدار میشی بعدش دیگه چرت میزنی! یه اخلاق بدتم اینه که نه شیشه شیر میخوری نه پستونک! که خیلی برای من بده! چون ممکنه یه روز پیشت نباشم اونوقت همش بهانه میگیری و شیر نمیخوری...

دیگه این که............... من و مامان راضی و باباییت هم روز به روز داریم عاشق تر میشیم و وابسته ترررررررررررر

راستی امروز 9 شهریور سالگرد عروسی منو باباییته امیدوارم همیشه در کنار هم باشیم و تو زندگیمون رو برامون شیرین تر بکنی گلم........

اینم بگم که پارسال این موقع بود که شروع بارداری من به حساب اومد و از 8 شهریور سن شمارو تو دلم حساب کردن عزییییییییییییزم

دوستت دارم عشقم

 

خنده شیرینت رو قربوووووووووووووووووون برم

 

 

 

اینجا داریم میریم تولد فریار جون 1 مرداد 94

 

 

اینم اولین مسافرت شمالت تو تاریخ 3 مرداد 94

 

راستی من احساس کردم نوزادی تو و دختر عموت سلما خیلی شبیه همه حالا ببین خودت قضاوت کن...

دوستت دارم مامانی فرشته کوچولوی من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)